یکی ازشاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که
یک روز با اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث افتخار و خوشحالیست...
استاد فرمودند سوال رو از من کردی برو جوابشو از خانومت بگیر.
رفتم از همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چه کردی؟ کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم.
رفتم به ایشان گفتم خانومم باوضو بوده.
فرمودند اینکه کار همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟
رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم غذا میپختم کمی باخودم روضه سیدالشهدا رو زمزمه کردم و قطره اشکی هم ریختم.
نزد استاد رفتم و اینرا گفتم.
لبخندی زدند و گفتند بله دلیل رفتارم این بود.
بزرگی برای خانمهای کدبانو چند توصیه داشتند:
🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴
با عرض سلام خدمت همه دوستداران آقا ابا عبدالله...
1_ اینکه هرطوری شده یک پرچم درِ منزلتون بزنید.
2_ یک پرچم هم ورودی آشپزخونتون بزنیدوبه اهل خونه هم بگید:
من این دوماه رابه نیت امام حسین( ع )توآشپزخانه خودمون خدمت می کنم.
هر غذایی ازصبحانه،ناهار،شام گرفته تاچای و آب خنک دادن به اهل منزل را به نیت روضه امام حسین دراختیارشون بزارید.
3_به اهل خانه بگیداین دوماه شما هم میتوانیدتوآشپزخانه امام حسین (ع) خدمت کنید حتی به اندازه یک استکان جابه جا کردن برای مجلس امام حسین( علیه السلام).
4_هرروزیک زیارت عاشوراهمراه بایک روضه توی خونه ومخصوصاتوآشپزخونه گوش کنیدیابخونیدو برای فرج آقا صاحب الزمان (عجل الله)وسلامتیشون
و شفای مریضهاوبرطرف شدن این بلاوبیماری و برآورده شدن حاجات همه بندگان خدا دعا کنید که همه این دعاها به خودتان بازمی گردد.
5_حتمادرآشپزخانه بدون وضودراین ایام واردنشوید.
▪️بیایدامسال همه باهم خانه های خودراحسینه و آشپزخانه ی امام حسین (ع)کنیم
▪️تافرزندان مان ببیندودرذهن خودبرای آینده ذخیره کنند،
▪️تا آثارنیک وباقیات وصالحات شود برای بعداز خودمان▪️
♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️
سلام عزیزان پاپیونی..
یدنیا ممنون بابت ابراز همدریاتون..همه پیاماتونو خوندم وممنونم..در اولین فرصت ،پاسخگو خواهم بود..
الحمدلله من سرپا شدم.. انشاءالله بحق نازدانه های کاروان کربلا،همه مریضا از بستر بیماری بلند بشن..
امروز سوم بهاره عزیز بود...به نیتش ،اهل منزل رو شله زرد نذری مهمان کردم...
فاتحه ای بخوانیم برای همه عزیزانی که بتازگی دستشان از این دنیا کوتاه شد..علی الخصوص خواهر ندای عزیز ..بهاره ..و پدران ومادران وپدربزرگها ومادربزرگها وعزیزان دوستان پاپیونی..
...